عرشیان خاک نشین

هر دری بسته شود جز در پر فیض حسین این در خانه عشق است که باز است هنوز

عرشیان خاک نشین

هر دری بسته شود جز در پر فیض حسین این در خانه عشق است که باز است هنوز

دلنوشت

به نام آنکه همیشه یار است و غمخوار 

 

روزهاست به روزهای سپری شده از عمرم فکر میکنم.اینکه چه بودم؟چه شدم؟ 

 

یا به عبارتی دارم خودم رو از لابلای کلاف پیچیده زندگی پیدا میکنم. 

 

گاهی وقتا دلم میگیره و میشینم گریه میکنم. 

 

زندگی تو غربت کار آسونی نیست.خودتی و تنهایی! 

 

گاهی وقتا حوصله خودم رو هم ندارم اما فکر میکنم تنها بودن بهتر از زندگی با 

 

آدمایی که هر روز رنگ عوض میکنن. 

 

این روزا تنهایی باعث شده من به چیزایی فکر کنم که شاید قبلا خیلی سطحی 

 

باهاشون برخورد میکردم. 

 

تصمیم گرفتم از تمام کسانی که بهم بد کردم بگذرم.  

 

امیدوارم اگه کسی بر گردنم حقی داره حتما بتونم ادا کنم.

 

میخوام سبک باشم . 

 

فکر میکنم این روزای باقی مونده از زندگی باید خیلی بهتر از قبل بگذره.  

امیدوارم خدا کمک کنه اونطور بشم که خودش میخواد و دوست داره. 

نظرات 2 + ارسال نظر
دکتر نگار کریمی متخصص پوست مو و زیب پنج‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:04 ق.ظ http://dr-negar.persianblog.ir

اطلاعات جالب و ارزشمندی بود موفق باشید خوشحال میشم به من سر بزنید.آشنایی با شما باعث افتخار منه .[گل]

یک آشنا شنبه 12 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 02:17 ب.ظ

زندگی ما آدم ها پر است از چیزهای خوشایند و ناخوشایند.اما هر طور که باشد با تمام خوبی ها و بدیهایش بالاخره سپری میشود.ای کاش طوری زندگی کنیم که در آخرین لحظات حیات از زندگی و لحظاتی که برایمان سپری شده است راضی باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد